کل نماهای صفحه

۴ بهمن ۱۳۹۴

روحانی رودرروی خامنه‌ای؛ جنگ انتخابات بالا می‌گیر

روحانی رودرروی خامنه‌ای؛ جنگ انتخابات بالا می‌گیرد
از فاطمه رمضانی

Fatemeh Ramazani's photo.

خامنه‌ای: «قانون! مرّ قانون را رعایت کنید!… بنده گفتم باز هم می‌گویم حتی آن کسانی هم که نظام را قبول ندارند، بیایند در انتخابات شرکت کنند. اما نه این‌که آن کسی که نظام را قبول ندارد، بخواهند او را بفرستند مجلس» (سخنرانی در دیدار با استانداران و دست‌اندرکاران انتخابات ـ 30دی 94).
روحانی: «مرّ قانون! اما نه مرّ سلیقه!… یک جناحی هست در این کشور 7میلیون، 10میلیون جمعیت است. ما قانون اساسی را این جوری می‌خواهیم تفسیر بکنیم؟! قانون اساسی را این جوری می‌خواهیم اجرا بکنیم؟! اسمش خانه ملت است، نه خانه یک جناح!…
خب یک جناح اگر نیست، یک جناح اگر هست که خب همان است دیگر، انتخابات هفتم اسفند نمی‌خواهد، همانها تشریف ببرند مجلس دیگر!» (در همایش استانداران و فرمانداران ـ اول بهمن 94).
اینها قسمتهایی از حرفهای روز پنجشنبه روحانی در پاسخ جمله به جمله سخنان خامنه‌ای در روز چهارشنبه بود. می‌توان این تقابل جمله به جمله را تا چند برابر این از جمله در رابطه با برجام و توافق هسته‌یی برشمرد و نوشت. اما همین اندازه برای نشان‌دادن شدت رویارویی و تضاد در رأس نظام کافی است.
چکیده حرفهای خامنه‌ای تأیید اقدامات شورای نگهبان در رد صلاحیت گسترده باند مقابل بود؛ چکیده حرفهای روحانی هم رد و تخطئه آن. روحانی هم به شیوه رفسنجانی با استناد به یک جمله خامنه‌ای «مرّ قانون باید رعایت شود» همان را حربه‌یی علیه خود او کرد که: «مر قانون، نه مر سلیقه!» و سپس یادآوری و تصریح نمود که: «قانون اساسی ما می‌گوید دولت و وزارت کشور مجری انتخابات است… ناظر بر انتخابات شورای محترم نگهبان است».
در این جنگ، رفسنجانی هم جای خودش را داشت و نقش خودش را بازی کرد و مثل همیشه در قالب کلمات نرم، بار دیگر تیشه به ریشه ولی‌فقیه زد. اولاً در مورد انتخابات، همان حرف روحانی را زد: «مردم باید بتوانند نامزدهای مورد نظر خود را از بین سلایق و گرایش‌های مختلف آزادانه انتخاب کنند» (خبرگزاری سپاه پاسداران- اول بهمن 94).
ثانیاً، دوباره همان حدیث معروف پیامبر را تکرار کرد که به حضرت علی گفت اگر مردم تو را نخواستند، امر حکومت را به خودشان واگذار کن و کنار برو! روشن است که این حرف تا کجا به قلب خامنه‌ای فرو می‌رود و صدایش را هم نمی‌تواند بلند کند!
اکنون سؤال این است که این جنگ با این درجه از شدت و حدّت، به کجا می‌انجامد؟
در پاسخ باید در نظر داشت که اولاً خامنه‌ای به‌رغم تمام حمایتش از شورای نگهبان و آخوند جنتی، اما یک
شکاف هم باز گذاشت و گفت: «هر نهاد قانونی ممکن است اشتباه کند» نتیجه طبیعی این حرف آن است که
به قول معروف اشتباه قابل برگشت است.
روحانی هم در اظهارات خود در همایش استانداران گفت: «بهترین راه هنوز هم گفتگو و رایزنی و مذاکره و مشورت است و من، هم از وزیر کشور هم از وزیر اطلاعات خواستم که به‌طور کامل با شورای نگهبان همکاری کنند… و از طرف من، معاون اول هم رایزنی‌اش را با شورای محترم نگهبان شروع کرده».
«رحمانی‌فضلی» وزیر کشور روحانی نیز با بیان این‌که گرایش عمومی شورای نگهبان و آقای جنتی درباره رد صلاحیتها مثبت است، افزود: «آقای جنتی معتقد است باید این مسائل در یک فضای منطقی و با رایزنی مشترک حل شود و یک فضای اقناعی ایجاد شود تا همه اطمینان داشته باشند که حقشان ضایع نشده است».
به این ترتیب آشکار می‌شود که خامنه‌ای بین دو چیز می‌خواهد بندبازی کند. از یک طرف می‌خواهد قدرت و هژمونی خود را حفظ کند و این مرز سرخ اوست؛ اما از طرف دیگر حفظ هژمونی، شکاف درون رژیمش را باز می‌کند و این شکاف به قیام راه می‌برد و این مرز سرخ دیگر اوست. هر گونه اشتباهی به سقوط راه می‌برد
هراس از قیام، فصل‌مشترک هر دو باند متخاصم در این جنگ قدرت است. کمااین که رفسنجانی هم در سخنان خود به‌روشنی نسبت به آن هشدار می‌دهد: «توجه نکردن به خواست مردم، در درازمدت عواقب بدی به‌دنبال دارد» (خبرگزاری سپاه پاسداران- اول بهمن 94).

برگرفته از فیس بوک خانم فاطمه رمضانی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر